يادت هست به من خنديدي
روزي که نگاهم به شما
مثل يک بلبل عاشق
جا ماند
خاطرم هست که قلبم يخ کرد
نفسم طعم شقايق ميداد
بعد از ان باغ گل همسايه ها
گل قرمز نداشت
همشون مال تو بود
روي موهات توي دستات
يادته وقتي دستات
توي دستام مينشست
تو ميگفتي که چرا
مثه دستاي بابا خشنن؟
ولي امروز رازشو بهت ميگم
زخمي از خار گلها بود که برات ميچيدم
نظرات شما عزیزان:
WEBE GHASHANGI DARIN MARYAN KHANOOOM
MAN NIAZ BE YEK HAMKAR DARAM
DAR SOORATE TAMAYOL KHABAR BEDIN MER30